Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@12:47:14 GMT

کارآفرینی برای افراد درون‏‏‌گرا

تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۴۶۴۲۴

کارآفرینی برای افراد درون‏‏‌گرا

سال ۲۰۱۸، پس از دقیقا دو دهه کارمندی، تصمیم گرفتم کسب و کار خودم را راه بیندازم؛ «لوپ»، یک شرکت مستقر در امارات متحده عربی که راه‌حل‌هایی در زمینه ارتباطات، بازاریابی و روابط عمومی ارائه می‌کند. در طول آن ۲۰ سال که همیشه برای یک نفر دیگر کار می‌کردم، در هر زمینه‌ای فعالیت کرده بودم، از تغییر شغل و وظایف شغلی گرفته تا طراحی و اجرای استراتژی کسب‌و‌کار و کمک به تحقق اهداف و رهبری و مدیریت تیم ها.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما دو چیز را هرگز تجربه نکرده بودم: تنها کار کردن و توسعه کسب‌و‌کار خودم.

با وجود این، چند ماه اول پس از استعفا که خودم تنهایی کار‌های کسب‌و‌کارم را انجام می‌دادم، همه چیز خوب بود. اما کار‌های زیادی باید انجام می‌شد. باید یک مجوز و ویزای مناسب پیدا می‌کردم (برای کسی که ویزای کاری در امارات داشته، کار‌های ویزا، واقعا کلافه کننده و پردردسر است). باید استراتژی کسب‌و‌کارم را به شکلی دقیق تنظیم می‌کردم. باید درباره اسم و لوگو و وب‌سایتم تصمیم می‌گرفتم. خلاصه در این دوره، هیچ وقت سرم خلوت نمی‌شد.

اما وقتی آن کار‌ها تمام شدند، تازه کار اصلی شروع شد: یافتن مشتری‌ای که حاضر باشد پول بدهد. خوشبختانه، من نزد کارفرما‌های سابقم، سابقه و وجهه خوبی در زمینه تولید کار با‌کیفیت داشتم. به همین علت، برای شروع کار و توسعه کسب‌و‌کارم، اول از همه سراغ آن‌ها رفتم. خلاصه به لطف آن‌ها توانستم دو پروژه جذاب و چالشی و پرسود بگیرم. شروع خیلی خوبی بود. اما به محض اینکه کار را شروع کردم، به چند چیز پی بردم. کار کردن در یک خانه ساکت، پشت میز ناهارخوری، چیزی نبود که فکرش را می‌کردم. من به کار در دفاتر کار شلوغ عادت داشتم.

عادت داشتم که دور و برم پر از آدم باشد، هر روز به جلسه بروم (که آن موقع‌ها فکر می‌کردم از آن متنفرم)، زمان استراحت داشته باشم، قهوه بخورم و با همکار‌ها گپ کوتاه بزنم. در دوران کارمندی، لازم نبود نگران همه امور باشم. همیشه آدم‌هایی بودند که می‌توانستم بعضی کار‌ها را به آن‌ها بسپارم. مثلا لازم نبود نگران اختلال اینترنت یا خراب شدن پرینتر یا جمع آوری ده‌ها سند باشم. به‌علاوه، همیشه پشتم به دو تا از کارفرما‌های سابقم گرم بود که مشتری ام شده بودند. اما حالا دیگر نمی‌توانستم روی آن‌ها حساب کنم. باید خودم کسب‌و‌کارم را «توسعه» می‌دادم.

اما بزرگ‌ترین چالشم، درون گرایی ام بود. طی سال‌ها، بار‌ها تست روان سنجی داده بودم و همگی این را تایید کرده بودند. در عین درون گرایی، گاهی هم به آدم‌ها و گفتگو با آن‌ها نیاز داشتم تا مغزم بهینه کار کند. اما حالا که خبری از محل کار نبود و هیچ دسترسی‌ای به همکار‌ها یا دوستانم در محل کار نداشتم که در مواقع سختی، با آن‌ها درد دل کنم، باید جایگزین پیدا می‌کردم. اگر در دوران کودکی، ساکت‌ترین بچه کلاس بوده باشی (که از نشستن در نیمکت جلو خودداری می‌کرد، حتی وقتی جواب سوال را می‌دانست، دستش را بالا نمی‌برد و هرگز نمی‌دانست چطور به تعریف و تمجید‌ها از خودش جواب بدهد)، همین که در بزرگسالی بتوانی گلیمت را از آب بیرون بکشی، خودش یک دستاورد است. من واقعا هم می‌توانستم از پس خیلی از کار‌ها بربیایم. مثلا در جلسه‌ها صحبت می‌کردم، البته بعد از کلی تحقیق درباره کیفیت و سودمندی اطلاعاتی که قرار بود بدهم. به‌علاوه، طی ۲۰ سال کار شرکتی، ارتباطات کاری صمیمانه و خوبی برقرار کرده بودم و حتی توانسته بودم چند تا دوست پیدا کنم. اما در آن دوران، من جزئی از یک کسب‌و‌کار بودم، نه خود آن کسب‌و‌کار. حالا که قرار بود چهره و روح یک کسب و کار باشم، هیچ‌کدام از این موفقیت‌ها کافی نبود. من حالا فقط بنیان‌گذار لوپ نبودم، بلکه خودِ لوپ بودم. دیگر نمی‌توانستم در محیط کارم قایم شوم با این توجیه که «طراحی استراتژی برای خلق و ارتقای برند، مربوط به پشت صحنه است و نیازی به ارتباط گرفتن با آدم‌ها نیست». حالا باید می‌توانستم کسب و کارم را به دیگران معرفی کنم و نظرشان را جلب کنم، حتی در آسانسور و در حین یک گفت‌وگوی کوتاه. باید با آدم‌های جدید دیدار می‌کردم و ارتباطات معناداری برقرار می‌کردم که نهایتا به مشارکت تجاری منجر می‌شد.

خلاصه، باید برند لوپ را به شکل استراتژیک توسعه می‌دادم و خودم، جزء اصلی، قابل رویت و جدایی ناپذیر آن استراتژی بودم. «ژان پل سارتر» یک جمله معروف دارد: «جهنم یعنی دیگران» (منظورش این است که آدم‌ها و روابط بد هستند که زندگی را برایمان جهنم می‌کنند). من هم هر وقت می‌خواستم خارج از محیط حرفه‌ای و شخصی، با آدم‌های جدید دیدار و گفتگو کنم، یاد این نقل‌قول می‌افتادم. دیدار با دیگران و گفتگو‌های کوتاه با آن‌ها برایم مثل جهنم بود و حالا مجبور بودم هر دو را انجام دهم: دیدار با آدم‌ها در فضا‌هایی که گفتگو‌های کوتاه، لازمه ادامه شان بود. مثل بنزین که اگر نباشد، ماشین از حرکت می‌افتد. اولین تجربه شبکه سازی حرفه‌ای من بیشتر شبیه یک قرار «دوست‌یابی سریع» بود. درباره خودم و کسب‌وکارم صحبت کردم و صحبت‌های دیگران را که آن‌ها هم داشتند کسب‌و‌کارشان را معرفی می‌کردند، گوش دادم. در آخر جلسه، گلویم گرفته بود، صدایم خش دار شده بود و سرم ضربان می‌زد. اما در همین تجربه، توانستم خودم را به دو نفر معرفی کنم که بعدا دوباره چند بار آن‌ها را دیدم.

یکی از آن‌ها مشتری ام شد و بعد‌ها با هم دوست شدیم. بعدا معلوم شد که دبی، بهترین بستر و قطب رویداد‌های شبکه سازی است (الان حتی از آن موقع هم بهتر شده). فقط کافی بود آدم مناسبت را پیدا کنی. چند ماه بعد، پس از شرکت در ده دوازده رویداد، چند نفر را پیدا کردم که هنوز هم با آن‌ها در ارتباطم. حالا پنج سال پس از راه اندازی لوپ، ما بازار ویژه‌اش را پیدا و چشم اندازش را تثبیت کردیم. ما می‌دانیم به کجا می‌رویم و چگونه به آنجا خواهیم رسید.

طی این پنج سال، تنها تعداد کمی از مشتریانمان از طریق شبکه‌های ارتباطی‌ای که من مستقیما در آن‌ها حضور داشته ام، با ما آشنا شده اند. بیشتر آن‌ها از طریق معرفی با ما آشنا شده اند. مشتری‌هایی که از ما راضی بوده اند، ما را به دیگران معرفی کرده اند. اما (روی این «اما» تاکید می‌کنم) شبکه‌سازی هم از نظر شخصی و هم حرفه ای، ستون اصلی فعالیت‌های ما بوده.

از نظر حرفه ای، کمک کرد که برندمان را بسازیم، وقایع بازارمان را آنالیز کنیم، شرکایی که مکمل خدماتمان بودند را پیدا کنیم، ارتباطاتی ایجاد کنیم که به کار ما ارزش ببخشند، داستان‌ها و مفسرانی برای رسانه‌ها و ژورنالیست‌هایی که با آن‌ها کار می‌کنیم پیدا کنیم و خدماتمان را مرتبا بهبود دهیم. از نظر شخصی، من توانستم یک قبیله برای خودم پیدا کنم.

بعضی هایشان مثل خودم، صاحب کسب‌وکار‌های کوچک هستند. ما احساسات مشترکی داریم، مثلا گاهی از احساس بی هدفی، دچار ترس شده ایم (درست مثل یک کشتی بی سکان) و گاهی از حس شناور بودن، هیجان زده و شاد شده ایم. چند تا از آن‌ها الان دوستم هستند. از آن دوست‌هایی که مرتبا می‌بینمشان و با آن‌ها صحبت می‌کنم. اما وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، به نظرم مهم‌ترین مزیت شبکه سازی برایم این بود که من را از «پوسته درون گرایی» که خودم به خودم تحمیل کرده بودم، بیرون آورد. روز‌هایی که همه چیز به نظرم تاریک و نشدنی به نظر می‌رسید، یک جور حس سلامت روانی به من داد و من را به یک کارآفرین «میانه گرا» تبدیل کرد (افرادی که در میانه طیف درون گرا-برون گرا هستند. آن‌ها هم در تنهایی موفق می‌شوند و هم در جمع). پس اگر فکر می‌کنید یک کارآفرین درون گرا هستید، در اینجا نکات مهمی را ذکر می‌کنم که بر اساس تجربیاتم هستند و کمک می‌کنند بستر کسب‌و‌کار را مدیریت کنید:

۱. روی نقاط قوت خود تمرکز و از آن‌ها برای رشد کسب‌و‌کارتان استفاده کنید. درون گرا‌ها افرادی متمرکزند و مستعد این هستند که درباره هر چیزی، عمیقا کند و کاو کنند. تحقیق کامل و هدفمند، یکی از ویژگی‌های ذاتی آنهاست و همه این‌ها برای یک کارآفرین، نقاط قوت بسیار مفیدی هستند. مهارت‌های تحقیقاتی من، کمکم کرده که مشتری‌ها و کسب‌و‌کارهایشان را بشناسم و ارتباطاتی ایجاد کنم که شاید در نگاه اول، مشهود نباشند. این به شکل گیری محتوا‌ها و کمپین‌های خلاقانه و ارائه خدمات بهتر به مشتریان منجر شده.

۲. مرتبا تجدید انرژی کنید و انرژی خود را مدیریت کنید. درون گرا‌ها نیاز دارند میان زمانی که تنها هستند و زمانی که در جمعند بالانس ایجاد کنند. یک کارآفرین درون گرا را می‌شناختم که اقرار کرد یک بار در یک رویداد شلوغ، غیبش زده، چون به تنهایی نیاز داشته. ظاهرا به دستشویی رفته تا چند دقیقه‌ای تنها باشد. از این رو، هفته خود را برنامه ریزی کنید تا روز‌های خاصی را به جلسات و رویداد‌ها اختصاص دهید. باقی روز‌ها را بگذارید برای انجام کارهایتان به تنهایی. منظورم این نیست که حتما خودتان را در خانه حبس کنید. من شخصا وقت‌هایی بازدهی بیشتری دارم که در کافه یا فضا‌های مشترک کار می‌کنم که سر و صدای آدم‌ها می‌آید به شرطی که مجبور نباشم به آن‌ها ملحق شوم.

۳. با یک فرد برون گرا کار کنید و از او بخواهید نقاط ضعفتان را تکمیل کند. داشتن یک شریک کسب و کار خوب، یک موهبت است. اگر درون گرا هستید، یک شریک برون گرا بهترین چیزی است که می‌توانید داشته باشید. البته گفتنش آسان‌تر از انجامش است، چون یافتن کسی که بخواهد شریکتان شود آسان نیست. اما اگر چنین فردی را پیدا کردید، تقسیم وظایف کنید و از نقاط قوتتان استفاده کنید. ما در لوپ اما، هر دو درون گرا هستیم؛ بنابراین وظایف را بر اساس نقاط قوت و شرایط ذهنی مان در هر روز، تقسیم می‌کنیم.

۴. به دنبال رویداد‌های بزرگ‌تر و دیدار‌های دونفره باشید. اگر در یک رویداد با ۵۰ نفر دیدار کنید، احتمالا بخواهید کمتر از ۵ نفر آن‌ها را دوباره ببینید. با آن‌ها تک‌به‌تک دیدار کنید. این چیزی است که درون گرا‌ها در آن مهارت دارند: ایجاد ارتباطات فردی، عمیق شدن در گفتگو‌ها و رسیدن به سطحی از شناخت که در گروه‌های بزرگ‌تر، تقریبا غیرممکن است. کسب‌و‌کار نوپا، یک نهال است که به کندی رشد می‌کند. ارتباطات معنادار، مثل کودی هستند که به رشد آن کمک می‌کنند. ۵. با منتقد درون خود برخورد کنید. اغلب ما گاهی دچار سندرم ترسناک ایمپاستر می‌شویم، اما خودسرزنشگری در افراد درون گرا یک درجه شدیدتر است. درون گرا‌ها معمولا کمال‌گرا هستند و دائم خود را سرزنش می‌کنند. تردید دائمی نسبت به خود و مدام خود را زیر سوال بردن می‌تواند هر کسی را از پا دربیاورد. در افراد درون گرا، تاثیرش خیلی شدیدتر است، چون آن‌ها اضطرابشان را با کسی در میان نمی‌گذارند. این یک فرآیند است، اما تلاش کنید با این شیطان برخورد کنید و منتقد درون خود را ساکت کنید.

در مجموع، درون گرایی و برون گرایی هر دو ویژگی‌های شخصیتی هستند. هر دو می‌توانند در عرصه کسب و کار، ابرقدرت یا مانع شما باشند. به هر حال، مهم این است که میان «یک ناظر ساکت بودن» و «یک مفسر متکلم وحده بودن»، بالانس ایجاد کنید. مهارت‌های نرم از جمله توانایی حفظ گفتگو و ایجاد ارتباطات، از لازمه‌های کارمند بودن هستند، اما اگر قرار است کارآفرین شوید، از ضرورت‌های اصلی و جدایی ناپذیرند.

کارمند‌ها چطور از دستاوردهایشان بگویند؟

حالا که صحبت از کارمند‌ها شد، بد نیست اشاره‌ای هم به این گروه از افراد کنم. کارمند‌ها هم لازم است گاهی از دستاورد‌های خود صحبت کنند. صحبت کردن از موفقیت‌های حرفه‌ای همیشه سخت است، چه در مصاحبه شغلی یا هنگام مواجهه با ارزیابی عملکرد یا جلسه اعضای تیم. بعضی‌ها می‌ترسند که مبادا خودخواه به نظر برسند. بعضی دیگر فکر می‌کنند که آن موفقیت‌ها پیامد شغلشان است و چندان قابل‌توجه نیست. اما توانایی صحبت از دستاورد‌ها تنها یک مهارت مطلوب نیست بلکه لازمه به دست آوردن شغل رویاهایتان یا پیشرفت در مسیر حرفه ای‌تان است. مهم‌ترین نکته‌ای که باید بدانید این است که «بستر مهم است». هنگام صحبت از دستاوردها، درک فضا و شرایط، بسیار حائز اهمیت است. روی دستاوردی تاکید کنید که مخاطبتان بتواند با آن ارتباط برقرار کند یا رویش تاثیر بگذارد.

مثلا در مصاحبه‌های شغلی، روی موفقیت‌هایی تمرکز کنید که با شغل مربوطه همخوانی دارند. باید از دستاوردهایتان به طور دقیق و مشخص صحبت کنید و برای گفته هایتان، استناد بیاورید، از جمله داده‌ها و مثال‌های عینی. حتی‌المقدور، دستاورد‌ها را با عدد و رقم و به شکلی قابل شمارش نشان دهید. این تاثیر دستاوردهایتان را بهتر نشان می‌دهد. مثلا بگویید «ایده من برای بهبود فرآیند X در تیم فروش، باعث شد در زمان صرفه‌جویی شود و بازدهی افراد افزایش یابد. در نتیجه، فروش X‌درصد بالا رفت». از تاثیر دستاوردهایتان صحبت کنید. تاکید بر تاثیر دستاورد‌ها به مخاطب در درک این موضوع کمک می‌کند که «چرا دستاوردهایتان مهمند».

یادتان نرود! اعداد و ارقام به تنهایی نمی‌توانند داستانی روایت کنند. باید بستر را نیز روایت کنید. نکته بعدی این است که گاهی موفقیت‌ها به صورت تیمی یا به لطف وجود مدیر یا همکار‌ها حاصل می‌شوند. پس مهم است که در این مواقع، از آن‌ها یاد کنید و نقش آن‌ها در موفقیت خود را ابراز کنید. قدردانی همیشه خوب است. همچنین باید میان متواضع بودن و صحبت با افتخار درباره دستاوردهایتان، بالانس ایجاد کنید و در پایان، اگر معرفی و تعریف از خود برایتان خیلی سخت است، می‌توانید از منتور یا یکی از همکارهایتان بخواهید که به نیابت از شما صحبت کند. این راهی موثر برای اطلاع رسانی درباره دستاوردهایتان است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: کارآفرینی کسب و کار درون گرا قیمت طلا و ارز قیمت موبایل کسب و کارم یک کارآفرین درون گرا ها دستاورد ها درون گرایی شبکه سازی موفقیت ها آدم ها کسب و کار برون گرا حرفه ای کار ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۴۶۴۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خطر شورش‌های درون حزبی بیخ گوش نخست وزیر انگلیس

روز پنج شنبه در حالی انتخابات محلی در انگلیس برگزار می‌شود که شکست سختی برای حزب محافظه کار در این انتخابات پیش بینی شده و کارشناسان از خطر شورش‌های درون حزبی علیه نخست وزیر انگلیس خبر می‌دهند. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، تی آنلاین در مطلبی به برگزاری انتخابات محلی روز پنج شنبه به عنوان تهدیدی برای محافظه کاران انگلیس پرداخته و نوشت: ریشی سوناک در معرض خطر ناکامی جدیدی قرار دارد. در انتخابات محلی انگلستان، محافظه کاران نخست وزیر سوناک بار دیگر با شکستی تلخ روبرو هستند. اما نخست وزیر همچنان امیدوار است.

در ادامه این مطلب آمده است: این روزها برخی سوالات به طور فزاینده ای باعث آزار ریشی سوناک می شوند از جمله اینکه بریتانیا کی پارلمان جدید را انتخاب می کند؟ ارقام نظرسنجی افتضاح حزب محافظه کار چه را نشان می دهد؟

نخست وزیر انگلیس اخیرا در مصاحبه‌ای با اسکای نیوز واکنش ضعیفی به این گونه سوالات نشان داده است. سوناک شکایت می کند که اکنون این چهارمین یا پنجمین سوال در مورد "نظرسنجی و سیاست" است. حتی در حالی که سوناک تاریخ انتخابات سراسری را فاش نمی کند، اما روز پنج شنبه (دوم مه) با انتخابات محلی در انگلیس با آزمونی سخت روبرو خواهد شد.

احتمالاً پنج شنبه روز بد دیگری برای محافظه کاران خواهد بود، همانطور که اغلب در ماه های اخیر این گونه بوده است. دولت محافظه‌کاران در لندن پس از 14 سال قدرت در واقع در حال تضعیف است. اعضای این حزب همچنین تصور می‌کنند که این حزب در انتخابات محلی صدها کرسی در ده‌ها شهرداری در بزرگ‌ترین بخش بریتانیا را از دست خواهد داد.

به این ترتیب پس از یک سیلی تلخ، احتمالاً بحث درباره آینده سیاسی سوناک دوباره آغاز خواهد شد. بن والاس، وزیر دفاع سابق انگلیس در این باره به خبرگزاری آلمان گفت، محافظه‌های میانه‌رو انتظار یک جنگ قدرت جدید را ندارند. روزنامه تلگراف می نویسد، اما برای اعضای جناح راست حزب، یک انتخابات محلی بد می تواند آخرین فرصت برای سرنگونی سوناک باشد. به گفته تونی تراورز، دانشمند علوم سیاسی از مدرسه اقتصاد لندن (LSE)، مرز بین نتیجه خوب و بد برای محافظه‌کاران حدود 500 کرسی از دست رفته در سراسر کشور است.

بهر حال بسیاری از محافظه‌کاران بریتانیایی در مقامات محلی می‌خواهند با دولت نخست‌وزیر سوناک کم تر ارتباطی داشته باشند.

پیش‌بینی می‌شود که وقتی میلیون‌ها رای‌دهنده در انگلیس، شوراهای محلی خود را در این پنج‌شنبه بازتعریف کنند، حزب حاکم متحمل ضررهای شدید خواهد شد. در مجموع حدود 2500 کرسی برای انتخابات آماده است. نظرسنجی‌ها پیش‌بینی می‌کنند که محافظه‌کاران حدود نیمی از تقریباً هزار کرسی خود را از دست خواهند داد.

هفته نامه اشترن هم در مطلبی نوشت: انتخابات محلی بریتانیا می تواند آینده نخست وزیر سوناک را تعیین کند.

این هفته نامه آلمانی نوشت: انتخابات محلی در انگلیس برای روز پنجشنبه برنامه ریزی شده است و انتظار می رود که حزب محافظه کار به رهبری ریشی سوناک، نخست وزیر این کشور خسارات زیادی ببیند. این رای گیری به عنوان آخرین آزمون مهم قبل از انتخابات عمومی بعدی که سوناک می گوید در نیمه دوم سال برگزار خواهد شد، تلقی می شود. بر اساس نظرسنجی ها، حزب محافظه کار ممکن است حدود نیمی از کرسی های خود را در این انتخابات از دست بدهد.

دو مسابقه شهرداری در مناطق وست میدلندز و تیز ولی در مرکز و شمال شرق انگلستان تمرکز ویژه ای در این انتخابات دارند. اگر رهبران محافظه کار مجدداً در آنجا انتخاب شوند، این می تواند سیگنال مثبتی برای انتخابات پارلمانی بعدی باشد. با این حال، گمانه زنی هایی در پارلمان بریتانیا وجود دارد که عملکرد ضعیف در این انتخابات محلی می تواند منجر به تلاش برخی نمایندگان محافظه کار برای جایگزینی سوناک قبل از انتخابات عمومی شود.

در سال‌های اخیر، درگیری‌های داخلی، محافظه‌کاران را که از سال 2010 در قدرت بودند، تضعیف کرده است. از زمان رای به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در سال 2016، پنج نخست وزیر مختلف از جمله سه نخست وزیر بین ژوئیه و اکتبر 2022 در این کشور وجود داشته است.

سوناک، که در اکتبر 2022 به قدرت رسید، پس از سال‌های پرتلاطم، ثباتی را ایجاد کرده است. در اکثر نظرسنجی‌ها، حزب او هنوز از حزب مخالف کارگر عقب است.

بیش از 2500 کرسی شورا در انگلیس روز پنجشنبه پر خواهد شد. در لندن، صادق خان شهردار این شهر برای سومین دوره نامزد خواهد شد.

روزنامه هندلزبلات آلمان هم نوشت: نخست وزیر بریتانیا از درون صفوف خود تهدید به شورش می شود.

نظرسنجی ها شکست انتخاباتی محافظه کاران حاکم در انتخابات محلی روز پنجشنبه را پیش بینی می کنند. محافظه‌کاران جناح راست در حال تدارک قیام علیه نخست وزیر هستند.

سارا هوبولت، دانشمند علوم سیاسی در مدرسه اقتصاد لندن (LSE) می گوید که این انتخابات محلی نوعی تمرین لباس برای انتخابات عمومی آینده است. این واقعیت به ویژه در مورد محافظه‌کاران صدق می‌کند که در نظرسنجی‌های ملی برای ماه‌ها بیش از 20 درصد از حزب مخالف کارگر عقب‌تر بودند. به گفته وی اگر حزب محافظه‌کار در روز پنج‌شنبه با یک فاجعه انتخاباتی مواجه شود، ممکن است یک شورش درون حزبی علیه نخست وزیر یا حتی انتخابات زودهنگام رخ دهد.

این نشریه آلمانی نوشت: محافظه کاران در انگلیس آنقدر مستأصل هستند که به نظر می رسد مایلند چهارمین نخست وزیر خود را در دوره کنونی برکنار کنند. قبل از سوناک، ترزا می، بوریس جانسون و لیز تراس مجبور شدند به طور غیرارادی مقر دولت در خیابان داونینگ 10 را تخلیه کنند.

تشدید مناقشات بین ایرلند و انگلیس بر سر مسئله مهاجرانتورم بیشتر برای انگلیسی‌ها در سایه کنترل‌های جدید برگزیتی

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • برپایی نمایشگاه کارآفرینی و صنایع‌دستی در دانشگاه آزاد کهنوج
  • هجوم هواداران خردسال به محل تمرین استقلال
  • طرز پخت دنده گاو درون پوست روی زغال به روش آشپز آذربایجانی (فیلم)
  • رشد اقتصادی شهرها در گرو پتانسیل کارآفرینی
  • ۴ حوزه فناوری مهم برای ترویج کارآفرینی و دانش بنیان در میان دانشجویان
  • خطر شورش‌های درون حزبی بیخ گوش نخست وزیر انگلیس
  • کشف شگفت انگیز سرنخ‌های ژنتیکی افسردگی
  • وقتی کودک درون فرمانده تانک فعال باشد! (فیلم)
  • تیک‌تاک در آستانه حذف از اپ استور آیفون
  • خالدآبادی پس از ۳۱۶ روز درون دروازه استقلال!